خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متفکر
[اسم]
le penseur
/pɑ̃sœʀ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: penseurs]
[مونث: penseuse]
1
متفکر
اندیشمند
1.C'était un grand penseur, un innovateur.
1. او یک اندیشمند بزرگ و یک ابداعکننده بود.
2.Un grand penseur.
2. یک متفکر بزرگ.
تصاویر
کلمات نزدیک
penser
pense-bête
pensable
pendule
pendulaire
pensif
pension
pension complète
pensionnaire
pensionnat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان