خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شخصیت
2 . چهره سرشناس
[اسم]
la personnalité
/pɛʀsɔnalite/
قابل شمارش
مونث
[جمع: personnalités]
1
شخصیت
1.C'est une forte personalité.
1. او شخصیت قویای دارد.
2.Il a de la personalité.
2. او شخصیت دارد.
3.Les jumeaux ont des personnalités différentes.
3. دوقلوها شخصیت های متفاوتی دارند.
4.Parle-moi de la personnalité du colonel.
4. از شخصیت سرهنگ برایم بگویید.
2
چهره سرشناس
فرد معروف
مترادف و متضاد
célébrité
تصاویر
کلمات نزدیک
personnaliser
personnage
perso
persister
persistant
personne
personne âgée
personnel
personnellement
personnification
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان