خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ظاهر
[اسم]
la physionomie
قابل شمارش
مونث
1
ظاهر
قیافه، چهره، سیما
تصاویر
کلمات نزدیک
physiologiste
physiologique
physiologie
physicien
phréatique
physiothérapie
physique
physiquement
phénomène
phénoménal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان