خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فهمیدن
[فعل]
piger
/piʒˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: pigé]
[حالت وصفی: pigeant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
فهمیدن
سردرآوردن
informal
1.Tu n'as pas pris le temps de piger comment ça marche.
1. وقت نگذاشتی سردربیاوری که این چطور کار میکند.
Tu piges ?
شیرفهم شد؟ [فهمیدی؟]
تصاویر
کلمات نزدیک
pigeonnier
pigeon
pige
pif
pieux
pigiste
pigment
pigmenter
pignon
pilaf
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان