خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کمد
2 . کابینت
3 . پلاکارد
[اسم]
le placard
/plakaʀ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: placards]
1
کمد
مترادف و متضاد
armoire
metrre quelque chose dans les placards
چیزی را توی کمد گذاشتن
Mets les vêtements dans le placard, ma chéri.
عزیزم، لباسها را داخل کمد بگذار.
2
کابینت
مترادف و متضاد
cabinet
1.Le poivre se trouve dans le placard, à côté du sel.
1. فلفل در کابینت است، کنار نمک.
2.Nous rangeons la vaisselle dans le placard de la cuisine.
2. ما ظرفها را در کابینت آشپزخانه مرتب میکنیم.
3
پلاکارد
اعلامیه، اعلان، پوستر
مترادف و متضاد
affiche
poser des placards sur les murs
روی دیوار آگهی چسباندن
تصاویر
کلمات نزدیک
pl
pj
piété
piétonnier
piéton
placarder
place
placebo
placement
placenta
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان