خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در بزرگ
[اسم]
le portail
/pɔʀtaj/
قابل شمارش
مذکر
1
در بزرگ
دروازه
1.Il y avait un grand portail de fer devant la maison.
1. یک در بزرگ آهنی جلوی خانه وجود داشت.
2.Le gardien ferme le portail de l'école tous les soirs.
2. نگهبان هر روز عصر درب بزرگ مدرسه را میبندد.
تصاویر
کلمات نزدیک
portable
port
pornographique
porno
poreux
portant
portatif
porte
porte coupe-feu
porte-avions
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان