خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از قبل طرحریزی کردن
[فعل]
préméditer
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
از قبل طرحریزی کردن
از پیش تدارک دیدن
تصاویر
کلمات نزدیک
préméditation
prémunir
prémonitoire
prémonition
prémolaire
prémédité
prénom
prénommer
prénuptial
préoccupant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان