1 . عزم خود را جزم کردن (برای انجام کاری)
[عبارت]

prendre son courage à deux mains

/1/

1 عزم خود را جزم کردن (برای انجام کاری)

  • 1.Le comptable prit son courage à deux mains et frappa à la porte du directeur.
    1. حسابدار عزم خود را جزم کرد و به در (اتاق) مدیر ضربه زد.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "جرات خود را در دو دست گرفتن" است و کنایه از "عزم خود را جزم کردن (برای انجام کاری)" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان