Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . حکم
2 . وکالت
[اسم]
la procuration
/pʁɔkyʁasjˈɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
حکم
دستور، امر
1.Voter par procuration
1. طبق حکمی رای دادن
2
وکالت
وکالتنامه
1.signer une procuration
1. وکالتنامهای را امضا کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
procréer
proclamer
proclamation
proches
proche-orient
procurer
procureur
procureur de la république
procès
procès-verbal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان