خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سجده کردن
2 . به پای (کسی) افتادن
[فعل]
se prosterner
فعل بازتابی
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
سجده کردن
2
به پای (کسی) افتادن
کرنش کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
prosternement
prosternation
prostate
prospérité
prospérer
prostituer
prostitution
prostitué
prostituée
prostration
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان