1 . کمی [بیانگر تعدادی کم] 2 . یک [بیانگر ابهام] 3 . حدوداً
[صفت]

quelque

/kɛlk(ə)/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: quelque] [جمع مونث: quelques] [جمع مذکر: quelques]

1 کمی [بیانگر تعدادی کم] چند

quelques mots/fois/amis...
چند کلمه/بار/دوست...
  • 1. C'est un café fréquenté par quelques habitués.
    1. این کافه‌ای است که چند نفر به آن رفت‌وآمد می‌کنند.
  • 2. Dis quelques mots !
    2. چند کلمه حرف بزن.
  • 3. Il a quelques amis à Paris.
    3. او چند دوست در پاریس دارد.
  • 4. Il n'est venu que quelques fois.
    4. او فقط چند بار آمد.
نکته‌ای درباره quelque به معنی چند
در این معنی quelque همیشه جمع به کار می‌رود.

2 یک [بیانگر ابهام] -ی

quelque espoir/poids...
امیدی/وزنی...
  • 1. Il habite à quelque distance d’ici.
    1. محل زندگی او فاصله‌ای با این جا ندارد.
  • 2. Il n'y pas quelque espoir dans le pays.
    2. در کشورمان امیدی وجود ندارد.
  • 3. Il trouvera quelque excuse.
    3. او عذری پیدا خواهد کرد.
نکته درباره quelque
در این معنی حتماً quelque همیشه مفرد به کار می‌رود.
[قید]

quelque

/kɛlk(ə)/
غیرقابل مقایسه

3 حدوداً

مترادف و متضاد environ
quelque 100 mètres/30 ans...
حدوداً 100 متر/30 ساله...
  • 1. Il a quelque trente ans.
    1. حدوداً سی ساله است.
  • 2. Le café est à quelque 100 mètres.
    2. کافی‌شاپ حدوداً 100 متر دورتر است.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان