1 . (عمل) به هوش آوردن 2 . مراقبت‌های ویژه (بیمارستان)
[اسم]

la réanimation

/ʀeanimasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 (عمل) به هوش آوردن احیا، تجدید حیات

  • 1.La réanimation est effectuée par un médecin après un arrêt cardiaque.
    1. بعد از یک ایست قلبی احیا توسط یک پزشک انجام می‌شود.
  • 2.Le médecin s'occupe de la réanimation du malade.
    2. پزشک مشغول به هوش آوردن بیمار است.

2 مراقبت‌های ویژه (بیمارستان)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان