خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پذیرش
2 . دریافت
3 . فرود (ژیمناستیک)
[اسم]
la réception
/ʀesɛpsjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
[جمع: réceptions]
1
پذیرش
پذیرش هتل
1.La clé de votre chambre se trouve à la réception.
1. کلید اتاق شما در (قسمت) پذیرش است.
2.Le sèche-cheveux est disponible sur demande à la réception.
2. سشوار با درخواست از پذیرش (هتل) در دسترس است.
2
دریافت
وصول، اخذ
1.La réception du courrier se fait le matin.
1. دریافت نامه صبح صورت میگیرد.
2.Le destinataire doit confirmer la réception des biens.
2. گیرنده باید دریافت کالاها را تایید کند.
3
فرود (ژیمناستیک)
تصاویر
کلمات نزدیک
réceptif
récepteur
réceptacle
récent
récemment
réceptionner
réceptionniste
récession
réchapper
réchaud
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان