خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوست داشتن (غذا)
[فعل]
se régaler
/ʀegale/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: régalé]
[حالت وصفی: régalant]
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
دوست داشتن (غذا)
لذت بردن (از غذا)
1.Ce cassoulet est délicieux, je me régale.
1. تاس کباب لوبیا و گوشت (غذای فرانسوی) خوشمزه است، من دوست دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
régalade
régal
référer
référendum
référence d'un produit
régate
régence
régent
régenter
régie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان