1 . محلی 2 . منطقه‌ای
[صفت]

régional

/ʀeʒjɔnal/
قابل مقایسه
[حالت مونث: régionale] [جمع مونث: régionales] [جمع مذکر: régionaux]

1 محلی

un plat/une langue... régional
غذا/زبان... محلی
  • 1. Ce pays a sept langues régionales différentes.
    1. این کشور هفت زبان محلی مختلف دارد.
  • 2. La choucroute est un plat régional alsacien.
    2. "شوکروت" یک غذای محلی آسیایی است.

2 منطقه‌ای ناحیه‌ای

Conseil régional
شورای منطقه‌ای
Les accords régionaux de l'Europe
توافق‌های منطقه‌ای اروپا
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان