خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روح (کسی در بدن دیگری) حلول کردن
[فعل]
se réincarner
فعل بازتابی
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
روح (کسی در بدن دیگری) حلول کردن
تناسخ یافتن
تصاویر
کلمات نزدیک
réincarnation
réimprimer
réimpression
réimplanter
réhabituer
réinscrire
réinsertion
réinstaller
réinsérer
réintégrer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان