خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوباره نصب کردن
2 . دوباره (جایی) ساکن شدن
[فعل]
réinstaller
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
دوباره نصب کردن
2
دوباره (جایی) ساکن شدن
دوباره (جایی) زندگی کردن
(se réinstaller)
تصاویر
کلمات نزدیک
réinsertion
réinscrire
réincarner
réincarnation
réimprimer
réinsérer
réintégrer
réitérer
réjoui
réjouir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان