خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رضایت دادن
[فعل]
résigner
/ʀeziɲe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: résigné]
[حالت وصفی: résignant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
رضایت دادن
به ناچار پذیرفتن، تسلیم شدن
1.Il faut se résigner, c'est la vie !
1. باید به ناچار پذیرفت، این زندگی است!
2.Ils refusent de se résigner.
2. آنها از رضایت دادن امتناع میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
résignation
résidu
résider
résidentiel
résident
résigné
résiliation
résilier
résine
résineux
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان