1 . مقاومت
[اسم]

la résistance

/ʀezistɑ̃s/
قابل شمارش مونث

1 مقاومت پایداری

  • 1.Il montre une résistance remarquable.
    1. او مقاومت چشمگیری نشان می‌دهد.
  • 2.Le béton armé augmente la résistance de la structure.
    2. بتن آرمه مقاومت بنا را افزایش می‌دهد.
تصاویر
  •  تصویر la résistance - دیکشنری انگلیسی بیاموز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان