خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرطنین
[صفت]
résonnant
/ʀezɔnɑ̃/
قابل مقایسه
1
پرطنین
رسا، طنینانداز
1.Ce violon est bien résonnant.
1. این ویولن خیلی پرطنین است.
2.Voix claire et résonnante.
2. صدایی واضح و رسا.
تصاویر
کلمات نزدیک
résonance
résolution
résolument
résolu
résister
résonner
résorber
résorption
résoudre
résultat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان