1 . عاشق (کسی یا چیزی) بودن
[فعل]

raffoler

/ʀafɔle/
فعل گذرا
[گذشته کامل: raffolé] [حالت وصفی: raffolant] [فعل کمکی: avoir ]

1 عاشق (کسی یا چیزی) بودن کشته مرده (کسی یا چیزی) بودن

  • 1.Aimez-vous le rock-and-roll? J'en raffole !
    1. شما راک اند رول دوست دارید؟ من عاشقش هستم.
  • 2.Virginie raffole du guacamole.
    2. "ویرژینی" کشته مرده سس آواکادو است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان