خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نرده
2 . شیب
3 . چراغهای ردیفی
[اسم]
la rampe
/ʀɑ̃p/
قابل شمارش
مونث
1
نرده
تارمی
1.Enfants et personnes âgées peuvent se tenir à la rampe.
1. بچهها و افراد مسن میتوانند نرده را بگیرند.
2.Une rampe permet aux fauteuils roulants d'accéder au bâtiment.
2. یک نرده به صندلیهای چرخدار امکان دستیابی به ساختمان را میدهد.
2
شیب
3
چراغهای ردیفی
تصاویر
کلمات نزدیک
rampant
ramoneur
ramoner
ramollissement
ramollir
rampe d’accès
ramper
ramure
rancard
rancart
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان