خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوباره خواندن
2 . (برای تصحیح) بازخوانی کردن
[فعل]
relire
/ʁəlˈiʁ/
فعل گذرا
[گذشته کامل: relu]
[حالت وصفی: reliant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
دوباره خواندن
بازخواندن، دوباره قرائت کردن
1.Je voudrais relire ce roman.
1. دوست دارم این رمان را دوباره بخوانم.
2
(برای تصحیح) بازخوانی کردن
1.Il a relu sa copie avant de la rendre.
1. او قبل از پس دادن رونوشتش آن را بازخوانی کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
relique
reliquat
reliquaire
religion
religieux
reliure
reloger
relooking
reluire
reluisant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان