خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بازپرداختن
[فعل]
rembourser
/ʀɑ̃buʀse/
فعل گذرا
[گذشته کامل: remboursé]
[حالت وصفی: remboursant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
بازپرداختن
تسویه کردن
1.J'ai remboursé ma dette à la banque.
1. بدهیام به بانک را تسویه کردهام.
2.Je rembourse à la banque ce prêt.
2. این وام را به بانک بازپرداخت میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
remboursement
remboursable
rembourré avec des noyaux de pêche
rembourrer
rembobiner
rembrandt
rembrunir
remembrement
remerciement
remercier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان