خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پول پارو کردن
[عبارت]
rouler sur l'or
/ʁulˈe syʁ lˈɔʁ/
1
پول پارو کردن
1.Je vois aucun d'entre nous rouler sur l'or.
1. بنظرم هیچکس بین ما پول پارو نمیکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
rouler dans la farine
rouler
roulement
rouleau à pâtisserie
rouleau à peinture
roulette
roulis
roulotte
roulé
roumain
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان