خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خودرو بزرگ اتاقدار
[اسم]
la roulotte
/ʀulɔt/
قابل شمارش
مونث
[جمع: roulottes]
1
خودرو بزرگ اتاقدار
خودروی کاروان
1.Il a passé la nuit dans sa roulotte.
1. او شب را در ماشین کاروان گذراند.
تصاویر
کلمات نزدیک
roulis
roulette
rouler sur l'or
rouler dans la farine
rouler
roulé
roumain
roumanie
roupie
roupiller
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان