خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (فرد) سرخرو
[صفت]
rubicond
قابل مقایسه
1
(فرد) سرخرو
دارای چهره سرخ
تصاویر
کلمات نزدیک
royalisme
rouvert
roussette
rouspéteur
rouspétance
rubéfier
rucher
ruchée
rudoiement
rustiquement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان