خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آهنگین
[صفت]
rythmé
/ʀitme/
قابل مقایسه
1
آهنگین
موزون، مسجع
1.C'est un langage rythmé.
1. این یک زبان آهنگین است.
2.La prose rythmée de cet écrivain est connue.
2. نثر مسجع این نویسنده مشهور است.
تصاویر
کلمات نزدیک
rythmique
rythmer
rythme
rwanda
ruée
râblé
râle
râler
râleur
râpe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان