خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روند
[اسم]
le rythme
/ʀitm/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: rythmes]
1
روند
آهنگ، ریتم
1.Le progrès des sciences se développe à un rythme toujours rapide.
1. پیشرفت علوم با روندی همواره سریع گسترش می یابد.
تصاویر
کلمات نزدیک
rwanda
ruée
rutilant
rut
rusé
rythmer
rythmique
rythmé
râblé
râle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان