خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ایمن کردن
2 . آسوده خاطر کردن
[فعل]
sécuriser
/sekyʀize/
فعل گذرا
[گذشته کامل: sécurisé]
[حالت وصفی: sécurisant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
ایمن کردن
1.Il faut sécuriser le bâtiment.
1. باید ساختمان را ایمن کرد.
2.Les pompiers ont sécurisé les lieux de l'accident.
2. مامورهای آتشنشانی محلهای تصادف را ایمن کردند.
2
آسوده خاطر کردن
آرامش بخشیدن (به)
تصاویر
کلمات نزدیک
sécurisant
séculier
séculaire
sécu
sécrétion
sécurisé
sécurité
sécurité sociale
sédatif
sédentaire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان