خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رسوبگذاری
[اسم]
la sédimentation
/sedimɑ̃tasjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
رسوبگذاری
تهنشینی
1.Les plages de sable sont le résultat d'une lente sédimentation.
1. ساحلهای شنی نتیجه یک رسوبگذاری آهسته [آرام و به تدریج] هستند.
2.Sédimentation chimique.
2. رسوبگذاری شیمیایی.
تصاویر
کلمات نزدیک
sédiment
sédentarité
sédentariser
sédentaire
sédatif
séducteur
séduction
séduire
séduisant
ségrégation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان