1 . دستمزد 2 . مجازات
[اسم]

le salaire

/salɛʀ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: salaires]

1 دستمزد حقوق

مترادف و متضاد paie
  • 1.Mon salaire est plus élevé que mon frère.
    1. حقوق من از برادرم بیشتر است.
Salaire mensuel/horaire...
حقوق ماهانه/ساعتی...
augmentation du salaire
افزایش حقوق
  • Nous sollicitions une augmentation du salaire de base.
    ما درخواست افزایش دستمزد پایه را داریم.

2 مجازات جزا

مترادف و متضاد punition sanction
  • 1.C'est le salaire de la trahison.
    1. این مجازات خیانت است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان