1 . خون
[اسم]

le sang

/sɑ̃/
قابل شمارش مذکر
[جمع: sangs]

1 خون

  • 1.Il baignera bientôt dans son sang.
    1. او به زودی در خون خود غرق خواهد شد. [به زودی در خون خود خواهد غلتید.]
  • 2.Ton sang était sur la porte.
    2. (لکه) خون تو بر روی در بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان