خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اسکن (پزشکی)
[اسم]
le scanner
/skane/
قابل شمارش
مذکر
1
اسکن (پزشکی)
1.Son médecin lui a prescrit un scanner.
1. دکترش برایش یک اسکن تجویز کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
scandinave
scander
scandalisé
scandaliser
scandaleux
scanneur
scaphandre
scaphandrier
scarabée
scarlatine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان