1 . تاریک 2 . تیره (رنگ) 3 . گرفته 4 . ترحم‌برانگیز 5 . تیره‌وتار
[صفت]

sombre

/sɔ̃bʀ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: sombre] [جمع مونث: sombres] [جمع مذکر: sombres]

1 تاریک

مترادف و متضاد noir obscur ténébreux
une pièce/un forêt... sombre
اتاق/جنگل... تاریک
  • 1. Il fait sombre dans le cinéma.
    1. درون سینما تاریک است.
  • 2. La nuit est sombre et terrifiante.
    2. شب تاریک و وحشتناک است.

2 تیره (رنگ)

مترادف و متضاد foncé noirâtre
couleur sombre
رنگ تیره
  • Vert sombre
    سبز تیره
Cheveux sombres
موهای تیره

3 گرفته دلگیر، غمگین

مترادف و متضاد funèbre tragique
réalité/avenir... sombre
واقعیت/آینده... دلگیر
  • 1. L'avenir est sombre.
    1. آینده دلگیر است.
  • 2. Nous entrons dans un temps sombre, de complots, de violences
    2. وارد دورانی دلگیر می‌شویم؛ دوران توطئه‌ها و خشونت‌ها.

4 ترحم‌برانگیز رقت‌بار

مترادف و متضاد déplorable lamentable
un idiot/une maison... sombre
احمقی/خانه‌ای... رقت‌انگیز
  • Il était plutôt sombre, ce soir.
    امشب، او نسبتاً رقت‌انگیز بود.
Le plus sombre des misanthropes
رقت‌انگیزترینِ مردم‌گریزها

5 تیره‌وتار یاس‌آور

مترادف و متضاد amer taciturne
les idées sombres
افکار یاس‌آور
S'abîmer dans de sombres réflexions
خود را در افکار یاس‌آور ویران کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان