خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . معمول
[صفت]
standard
/stɑ̃daʀ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: standard]
[جمع مونث: standards]
[جمع مذکر: standards]
1
معمول
مطابق معیار، استاندارد
1.C'est le français standard.
1. این زبان فرانسه معمول است.
2.Nos produits sont conformes aux standards internationaux.
2. محصولات ما مطابق با استانداردهای بینالمللی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
stand
stalle
stalagmite
stalactite
stagner
standardisation
standardiste
standing
star
start-up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان