خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مجسمه
2 . (فرد) سنگدل
[اسم]
la statue
/statˈy/
قابل شمارش
مونث
1
مجسمه
پیکره، تندیس
1.La statue de la Liberté, à New York
1. مجسمه آزادی در نیویورک
2
(فرد) سنگدل
بیاحساس
1.Cette statue de la douleur qui présidait la table.
1. این آدم بیاحساس که سر میز نشسته بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
statu quo
statistique
statisticien
statique
stationner
statuer
statuette
stature
statut
statutaire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان