خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شکر
[اسم]
le sucre
/sykʀ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: sucres]
1
شکر
قند
un morceau de sucre
یک حبه قند
Mets deux sucres dans mon café !
دو حبه قند داخل قهوهام بنداز.
sans sucre
بدون قند
Donnez-moi un paquet de chewing-gums sans sucre, s'il vous plaît.
لطفاً یک بسته آدامس بدون قند به من بدهید.
تصاویر
کلمات نزدیک
sucette
sucer
succéder
succédané
succès
sucre de canne
sucre glace
sucre roux
sucrer
sucrerie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان