خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ظرف شکر
2 . (مربوط به) قند و شکر
[اسم]
le sucrier
/sykʀije/
قابل شمارش
مذکر
1
ظرف شکر
جاشکری
1.Pour ses invités, elle sort les tasses en porcelaine avec le sucrier.
1. برای مهمانهایش او فنجانهای چینی را با ظرف شکر بیرون آورد.
[صفت]
sucrier
/sykʀije/
قابل مقایسه
2
(مربوط به) قند و شکر
تصاویر
کلمات نزدیک
sucrerie
sucrer
sucre roux
sucre glace
sucre de canne
sucré
sud
sud-africain
sud-américain
sud-est
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان