خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مصرف بیش از حد
[اسم]
la surconsommation
/syʀkɔ̃sɔmasjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
مصرف بیش از حد
1.La surconsommation d'alcool cause des dommages sérieux.
1. مصرف بیش از حد الکل میتواند باعث آسیبهای جدی شود.
2.Surconsommation de médicaments.
2. مصرف بیش از حد دارو.
تصاویر
کلمات نزدیک
surclasser
surchauffer
surchauffe
surchargé
surcharger
surcroît
surdité
surdoué
sureau
sureffectif
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان