1 . ماوراءطبیعی 2 . امور ماوراءطبیعی
[صفت]

surnaturel

/syʀnatyʀɛl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: surnaturelle] [مذکر قبل از حرف صدادار: surnaturel] [جمع مونث: surnaturelles] [جمع مذکر: surnaturels]

1 ماوراءطبیعی غیرطبیعی

  • 1.Ce sont des phénomènes surnaturels auxquels il ne croit pas.
    1. اینها پدیده‌های ماوراء طبیعی هستند که او به آنها اعتقادی ندارد.
  • 2.Une ambiance surnaturelle règne dans la vieille maison.
    2. جوی غیرطبیعی در خانه‌ی قدیمی حکمفرماست.
[اسم]

le surnaturel

/syʀnatyʀɛl/
قابل شمارش مذکر

2 امور ماوراءطبیعی چیزهای فراطبیعی

  • 1.Croire au surnaturel.
    1. به امور ماوراءطبیعی اعتقاد داشتن.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان