خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خلاصه
[اسم]
le synopsis
/sinɔpsis/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: synopsis]
1
خلاصه
چکیده
1.Le programme du cinéma inclut le synopsis de chaque film.
1. برنامه سینما شامل خلاصه هر فیلم بود.
2.Lire le synopsis m'a donné envie de voir le film.
2. خواندن خلاصه (فیلم)، این میل را در من ایجاد کرد که فیلم را ببینم.
تصاویر
کلمات نزدیک
synonyme
synergie
syndrome
syndiqué
syndicataire
syntaxe
synthèse
synthétique
synthétiseur
syphilis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان