خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تخته بالای تختخواب
[اسم]
la tête de lit
/tɛt də li/
قابل شمارش
مونث
[جمع: têtes de lit]
1
تخته بالای تختخواب
تخته پشتی، تاج بالای تختخواب
1.On avait oublié les bougies sur la tête de lit.
1. ما شمعهای روی تخته بالای تختخواب را فراموش کرده بودیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
tête
têtard
tétée
tétine
téter
tête de mule
tête en l'air
tête froide
tête-bêche
tête-à-queue
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان