1 . مالیات وضع کردن (برای) 2 . متهم کردن 3 . با دوز و کلک گرفتن
[فعل]

taxer

/takse/
فعل گذرا
[گذشته کامل: taxé] [حالت وصفی: taxant] [فعل کمکی: avoir ]

1 مالیات وضع کردن (برای) مالیات بستن (به)

  • 1.Certaines communes taxent trop les propriétaires.
    1. برخی بخش‌ها (در شهرداری) برای مالکین خیلی مالیات وضع می‌کنند.

2 متهم کردن

3 با دوز و کلک گرفتن تیغ زدن

informal
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان