خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پارچه
[اسم]
le tissu
/tisy/
قابل شمارش
مذکر
1
پارچه
1.J'achète du tissu pour faire une robe.
1. من برای درست کردن [دوختن] یک پیراهن پارچه خریدهام.
2.Le tissu de ma robe est très doux.
2. پارچه پیراهن من بسیار لطیف است.
تصاویر
کلمات نزدیک
tisserand
tisser
tissage
tisonnier
tison
tissu synthétique
tissu végétal
tissu éponge
tissé
titan
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان