خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مبادله کردن
[فعل]
troquer
/tʀɔke/
فعل گذرا
[گذشته کامل: troqué]
[حالت وصفی: troquant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
مبادله کردن
تاخت زدن
1.Ce garçon a troqué un vieux jouet contre une bande dessinée.
1. این پسر یک اسباببازی قدیمی را با یک [در مقابل یک] داستان مصور تاخت زده است.
2.J'ai troqué mes skis contre un nouveau vélo.
2. من چوب اسکیهایم را با یک دوچرخه جدید مبادله کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
tropique
tropical
trophée
trop-plein
trop-perçu
troquet
troqueur
trot
trotte
trotter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان