خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تقلب کردن
[فعل]
truquer
/tʀyke/
فعل گذرا
[گذشته کامل: truqué]
[حالت وصفی: truquant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
تقلب کردن
حقه زدن
1.Cet enfant a truqué le jeu.
1. این بچه در بازی تقلب کرده است.
2.Une fois encore, il a essayé de truquer les élections.
2. یک بار دیگر او تلاش کرد در انتخابات تقلب کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
truquage
truite
truie
truffer
truffe
trust
trèfle
très
trébucher
tréfonds
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان