خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نوشتهی بیارزش
[عبارت]
une feuille de chou
/yn fœj də ʃu/
1
نوشتهی بیارزش
روزنامهی بیاعتبار، مجلهی زرد
1.De toute façon, c'est une feuille de chou.
1. به هر حال این یک روزنامهی بیاعتبار است.
2.Je publie une feuille de chou : "Le Journal du Peuple".
2. من یک مجلهی زرد منتشر میکنم: "مجلهی مردم".
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "یک برگ کلم" است و کنایه از "نوشتهی بیارزش"، "روزنامهی بیاعتبار" یا "مجلهی زرد" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
une faim de loup
une douche écossaise
une cervelle de lièvre
une carafe de
une cage à lapins
une fine mouche
une grande asperge
une grosse légume
une histoire à dormir debout
une image vaut 1000 mots
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان