1 . شهری
[صفت]

urbain

/yʀbɛ̃/
قابل مقایسه

1 شهری

  • 1.Il est envoyé en pleine zone urbaine.
    1. او به منطقه‌ای کاملا شهری فرستاده شده است.
  • 2.Les grands édifices et les lumières vives font partie du paysage urbain.
    2. ساختمان‌های بلند و چراغ‌های روشن قسمتی از چشم‌انداز شهری است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان