خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خونآشام
2 . خفاش خونآشام
[اسم]
le vampire
/vɑ̃piʁ/
قابل شمارش
مذکر
1
خونآشام
1.Personne du voisinage ne savait qu'elle était vampire.
1. هیچکس در همسایگی نمیدانست که او یک خونآشام بود.
2
خفاش خونآشام
تصاویر
کلمات نزدیک
vamp
valérie
valère
valve
valseur
vampiriser
van
vancouver
vandale
vandalisme
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان